کلبه عشق

آرزویم همه این است

کلبه عشق

آرزویم همه این است

پدر

سلام دوستای خوبم چهل روز گذشت  

 

اما من هنوز باور نکردم که پدرم واسه همیشه دیگه میان ما نیست  

 

خیلی سخته خیلی 

 

ولنتاین مبارک

روز عشق*ولنتاین*

    

***ما گنهکاریم آری جرم ما هم عاشقی است 

آری اما آنکه هست و عاشق نیست کیست؟ 

 

زندگی بی عشق اگر باشد همان جان کندن است  

دم به دم جان کندن ای دل کار دشواریست،نیست؟ 

 

زندگی بی عشق اگر باشد لبی بی خنده است 

بر لب بی خنده باید جای خندیدن گریست 

 

زندگی بی عشق اگر باشد هبوطی دائم است

آنکه عاشق نیست هم اینجا هم انجا دوزخی است 

 

عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است 

می توان ای دوست بی آب و هوا یک عمر زیست؟ 

 

تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب 

بر در و دیوار می پیچد طنین چیست؟چیست؟

 

 

ولنتاین

روز والنتین (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) عیدی در روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن‌ماه) و در برخی فرهنگ‌ها روز ابراز عشق است.

این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتین یا خرید هدایایی مانند گل سرخ انجام می‌شود.


سابقهٔ تاریخی روز والنتین به جشنی که به افتخار قدیس والنتین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.


هنگامی که والنتین در زندان به سر می‌برد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان می‌آمد به تفصیل با ولنتین سخن می‌گفت و درست پیش از آن که والنتین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: ««از طرف والنتین ِ تو» (From Your Valentine)» امضاء کرده‌است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای والنتین مشاهده می‌شود به دیگر سخن، بنیاد تاریخی کارت والنتین همین امر است.


بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان والنتین تبدیل به نمادی برای عشق شده‌است و بدین روست که در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، مراسم روز والنتین همه ساله در ۱۴ فوریه برگزار می‌گردد.در کشورهای اروپایی و امریکائی دادن شکلات به عنوان هدیه روز والنتین از شهرت خاصی برخوردار است.


تزئین شکلات و پختن انواع  آن نیز از اداب این روز به شمار می‌رود. از نظر علمی هم ثابت شده‌است که خوردن شکلات دارک یا همان سیاه میزان عشق را در انسان بالا می‌برد البته نه مصرف بی‌رویه آن.(دیگه اون موقع خیلی عاشق میشی!)


سپندارمذگان جشن گرامی‌داشت زمین و زن و روز مهرورزی به مظاهر مهر و فروتنی است. در این روز مردان به زنان خود، با محبت هدیه می‌دادند و زنان و دختران را از کارهای روزمره معاف کرده بر تخت شاهی می‌نشاندند و از آنها اطاعت می‌کردن

اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده‌اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمزگان(یه دفعه با ذ یه دفعه با ز!! ) بجای والنتین به عنوان روز عشق گرامی داشته شودانگاری که اوخر اسفند ماه هستش!!؟!!تبریک میگم به همه

تو

برای من زیباتر از ریزش نم نم بارون،


قشنگتر از دشت و بیابون،


رنگ چشمون تو بوده.


برای من زیباتر از طلوع خورشید بین کوهها...


آب جاری توی رودها...


شوق اشکای تو بوده.


حقیقته حقیقته ای همیشه تکیه گاهم...


ای تو شعر هر ترانم...


بی تو همدمی ندارم.


عاشق تویی،شیدا تویی


یوسف پاکیزه من،


ای تو معنای صداقت...


تو حقیقتی،حقیقت.


تو عزیزی،نازنینی،


تو،تو این عشق ، عاشق ترینی


من به لطفت جون گرفتم...


مهربونم،به تو خو گرفتم.


تو رو دوست دارم...


تو رو دوست دارم...


تو رو دوست دارم...


تو رو دوست دارم...


تو رو دوست دارم...


تو رو دوست دارم...


 


پائیز

پائیز آمد .. بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ نماید ...


 


 کمی دقت کنیم صدایش را از میان قدمهای کودکان در کوچه و خیابان


 


میشنویم...


 کمی دقت کنیم بویش را از قطرات نمناک باران ،استشمام خواهیم کرد...


 


کمی حساس باشیم یقینا رد پایش را بر روی قلبمان  نیز خواهیم دید..


 


 آری پائیز فصل هزار رنگ از راه رسید...


 


 


بازهم یک شب مهتابی ، اما نه یک شب رویایی


 باز هم آسمان بارانی ، اما باران دلتنگی نه عاشقی


 باز هم امروز باز هم فردا ، اما اینبار بی هدف تر از گذشته...


 انتظار تنها ذکر دقایق بی تو ...


 و حالا آرزو ذکر دائمی قلب من


 التماس ذکر مقدس چشمانم  و چشمانم که از خیسی به


 رودخانه می مانند...


 و تنها حسرتی مانده از دقایق ، ثانیه ها و ساعت های با تو


  بودن ...


 دوری را دیده بودم اما فاصله را حس نکرده بودم ..


 فریاد را شنیده بودم اما غم را ندیده بودم ...


 


 


 



 


 


 


بازهم پائیز، قلب مرا به یغما برد


 بازهم پائیز آمد اما اینبار همراهی در کنارم نمی بینم...


 شاید حتی همراهی برای قدم در میان برگهای بی جان ...


 هنوز برگها نیز ترانه قدمهای عاشقانه ما را به خاطر دارند....


 قدمهای به وسعت دو قلب عاشق ، قدمهایی به همنوازی همه درختان و


 شاید قدمهایی از کرانه قلب عاشق من بر روی دفتر خاطرات زندگی


 سردم...


 آری زمان صبر نمیکند روزی با تو حالا بدون تو از این فصل و کوچه های


  دلتنگی آن عبور میکنم...


 اما پائیز نیز به دنبال نوای قدمهایت از قلب من کوچ کرده است ....


 


 



 


 



عشق را در پائیز باید شناخت ، جان را در همین فصل باید نثار کرد ،شاید

 عقل را نیز در همین فصل می بایست به حراج گذاشت...

 پائیز فصل قلب است ، فصل عشق است ، فصل جوانی و فصل خیانت

 است ....

 در پائیز بیشتر از همیشه عاشق میشویم ... بیشتر از همیشه خیانت

 میکنیم و از همیشه بیشتر دوست میداریم....

 


 

با مقدمه یا بی مقدمه تنها می گویم

 

 

پائیز را غنیمت شمارید تا هنوز نرفته است

عکس

سلام بچه ها امروز تصمیم گرفتم یک سری از عکسهای رپر ها رو توی وبلاگ بزارم  

امیدوارم خوشتون بیاد 

از این به بعد همیشه منتظر عکسهای جدید رپرها باشید 

 

یک لیوان شیر

در زمانهای قدیم پسرک فقیری در شهری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر خجالت زده و دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد!

دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.
پسر با دقت و آهستگی شیر را سر کشید و پس از تشکر گفت : "چقدر باید به شما بپردازم؟ " دختر پاسخ داد: "چیزی نباید بپردازی، مادرم به ما آموخته که نیکی ما به دیگران ازائی ندارد"پسرک گفت: "پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم"
سالهای سال از این ماجرا گذشت تا اینکه آن دختر جوان که حالا برای خودش خانمی شده بود به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر دیگری فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین بهتری نسبت به درمان او اقدام کنند.

دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن بیمارش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.

سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.
از آن روز به بعد آن زن بیمار را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی و تیم بزشکی بیمارستانش گردید.
آخرین روز بستری شدن زن جوان در بیمارستان بود. به درخواست دکتر صورتحساب پرداخت هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. آن پزشک گوشه صورتحساب چند کلمه ای نوشت و آنرا درون پاکتی گذاشت و برای آن زن جوان ارسال نمود.

زن جوان از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آنرا زیر لب خواند : "بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است" امضاء. دکتر هوارد کلی

قسمت نشد

قسمت نشد ببینمت ،خدانگهداری کنم
فرصت نشد بمونم و از تو نگهداری کنم
گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برات
اگه یه وقت بگی نرو
رفتن پر از درده برام
گفتم صداتو نشنوم
ندیده از پیشت برم
پشت سرم زاری نکن
چی کار کنم مسافرم

من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه
گل من خوب می دونی،
بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم

نامه رو تا تهش بخون
گریه نکن طاقت بیار
نامه رو خط خطی نکن
دو جمله رو هم دووم بیار
باور نکن یه بی وفام
نامه میذارم و میرم
نه
قسمت زندگی اینه
به کی بگم مسافرم

سهم من از تو دوری
تو لحظه های بی کسیم
قشنگی قسمت ماست
که ما به هم نمی رسیم.
من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه
گل من خوب می دونی،
بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم
همیشه زنده می مونه با یاد تو ترانه هام
منو ببخش اگه بازم ، اشکام چکید رو نامه هام
دیگه تموم شد فرصت ، خاطره هام پیشت باشه
تموم خاطرات خوش ، خدانگهدارت باشه

قسمت نشد

قسمت نشد ببینمت ،خدانگهداری کنم
فرصت نشد بمونم و از تو نگهداری کنم
گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برات
اگه یه وقت بگی نرو
رفتن پر از درده برام
گفتم صداتو نشنوم
ندیده از پیشت برم
پشت سرم زاری نکن
چی کار کنم مسافرم

من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه
گل من خوب می دونی،
بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم

نامه رو تا تهش بخون
گریه نکن طاقت بیار
نامه رو خط خطی نکن
دو جمله رو هم دووم بیار
باور نکن یه بی وفام
نامه میذارم و میرم
نه
قسمت زندگی اینه
به کی بگم مسافرم

سهم من از تو دوری
تو لحظه های بی کسیم
قشنگی قسمت ماست
که ما به هم نمی رسیم.
من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه
یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه
گل من خوب می دونی،
بی تو تک و تنهام عزیزم
اگه تو نباشی می میرم
همیشه زنده می مونه با یاد تو ترانه هام
منو ببخش اگه بازم ، اشکام چکید رو نامه هام
دیگه تموم شد فرصت ، خاطره هام پیشت باشه
تموم خاطرات خوش ، خدانگهدارت باشه

دوستت دارم

سلام

مطلب زیر نهایت عشق رو میرسونه... خودتون بخونین:

۱۰۰۰ مرتبه ۹۰۰ جمله ی عاشقانه را روی۸۰۰ جای مختلف

به۷۰۰ زبان و پیش ۶۰۰ نفر فریاد زدم! ۵۰۰ تای آن رادر۴۰۰ جمله

گنجاندم و به ۳۰۰زبان در۲۰۰برگ ترجمه کردم.  ۱۰۰تای آن را۹۰روز...

روزی۸۰ مرتبه برای تو خواندم! ۷۰ تای آن را آموختم وبیش از۶۰تای آنرا

تجربه کردم و ۵۰غروب را از ۴۰سمت به نظاره نشستم. در ماه

۳۰روزه،بیشتر از۲۰روز ۱۰ باراز تو ۹سوال کردم.  ۸ سوال من را

۷ مرتبه در۶ روز جواب دادی. با ۵ واسطه ۴ دفعه تو را ۳ جا

دعوت کردم...  ۲ ساعت خواهــــش کردم تا یک بار گفتی:

WWW.farhadkazemi.blogfa.COM